شاعر فراموش‌شده، بی‌صدا به خاک سپرده شد

شاعر فراموش‌شده، بی‌صدا به خاک سپرده شد

مریم آموسا: در ابتدای این مراسم نگین فرهود که اجرای مراسم خاکسپاری را بر عهده داشت گفت: «رفیق زندگی شهرام‌ شاهرختاش نبودیم اما شریک مرگش شدیم که از او آن چنان که باید استقبال نشده بود و وقتش بود که با بدرقه‌ای شکوهمند برایش سنگ تمام بگذاریم.» او افزود: «امروز با یکی از چهره‌های ادبیات این سرزمین خداحافظی می‌کنیم که نامش در روزگار ما شاید در غبار بود اما فردا دیگرانی خواهد آمد که از نام‌ نازنینش گَرد بگیرند و جهانش را به تماشا بنشینند. این شاعر با قدردانی از شاعران کم شماری که به بدرقه شهرام شاهرخ تاش آمده بودند، گفت: آمدن شما را قدر می‌گذاریم که به احترام ادبیات آمده‌اید چرا که خوب می‌دانید این سرزمین سرزمین کلمه است و اهالی کلمه مهربان‌ترین ساکنانش؛ یکی از این مهربانان هم شهرام شاهرختاش که به پاس نام و نشانه‌هایش دست بر سینه می‌نهیم و در برابر او که اکنون دیگر رنج نمی‌کشد سر خم می‌کنیم و بدرودش می‌گوییم.بدرودی که سلام است که شاعر تواناتر از مرگ است و مرگ هیچ‌وقت هیچ‌وقت نتوانسته است شاعر را به زانو درآورد.پس سلام به شهرام شاهرختاش.»

شاهرخ تاش، آخرین شاعری نیست که چنین می‌میرد

علی قنبری هم در سخنان کوتاهی گفت: «شهرام شاهرختاش، شاعری از نسل سرفه‌ها و سیگارهای بی انتها، مُرد. نه ناگهانی، نه باشکوه، آهسته تمام شد، مثل شعری که هیچ‌وقت چاپ نشد.»

او افزود: «خانه‌اش به سامان  نبود. نه به سبک صوفیان، به سبک فراموش‌شده‌ها. خانه‌اش نه مأوا، که سنگر فروپاشی بود. دوستانش به دنبال گور بودند، نه دنبال خاک، خاک که همه‌جا هست، دنبال جایی بودند که نامش را قبول کند. دنبال یک جای خالی، پر از استخوان‌های شهرت. اداره‌ها گفتند نه، نشان دولتی خواستند، شهرتش کافی نبود. نامه خواستند.»

قنبری در بخش دیگر سخنانش گفت: «شهرام شاهرختاش نامی که انگار برای قطعه نام‌آوران زیادی خاموش بود. زمان کش آمد، بدنش سردتر شد. آخرش گوری باز شد، نه از سر احترام، از سر ترس از رسوایی. حالا او زیر خاک است و ما بالای خاک‌. فرق زیادی نیست. فقط حواسمان باشد: این آخرین شاعری نیست که چنین می‌میرد.»

در ادامه این مراسم فرهود پیامی که اسماعیل نوری اعلاء برای برای تودیع با شهرام شاهرختاش نوشته بود، برای حاضران خواند در این پیام آمده است: «درود بر شما که به مشایعت پیکر شهرام شاهرختاش شاعر آمده‌اید. مردی که می‌توانست کوه آتشفشان باشد  اما در دامنه‌ی دماوند خاموش در تنهایی  و بی من و شما زیست. پس از گذشت 42 سال از نداشتن رابطه‌ای با او، هیچ فکر نمی‌کردم که دورادور از مشایعت‌کنندگان همان جوانی باشم که در 1360 با هم خداحافظ کردیم، من آواره جهان شدم و او به قول احمد رضا احمدی:  «در تنهائی اتاقش ماند چرا که که دشت را سخت تنگ می دید». و 42 سال بعد از گم‌شدن او در تنهایی اتاق‌اش، رضا حیرانی، شاعر جوانی که از راه دور با هم دوست شده‌ایم، به من خبر می‌دهد که پیدایش کرده‌اند و مجموعه شعرهایش را به صورت کتابی منتشر کرده‌اند و چند روز قبل هم دوستی دیگر خبر از مردنش می‌دهد، باز در همان اتاقی از تنهایی که از تنگنای دشت می‌هراسد. شهرام شش سال جوان‌تر از من بود. یعنی اکنون که من به 82 سالگی رسیده‌ام او باید در 74 سالگی با تنهایی اتاق اش خداحافظی کرده باشد. دوستی ما از 1344 آغاز شد و به مدت ده سال به درازا کشید. اول بار که دیدمش در دفتر نشریه خوشه بود که من در 23 سالگی قسمت ادبی‌اش را منتشر می‌کردم و اوی 17 ساله آمده بود تا چند شعری را به من بدهد و نظرم را بپرسد. در آن زمان فاصله شش سال چنان بلند به نظر می‌رسید که می‌شد من در کرسی انتخاب بنشینم و آن جوان نازک اندام نظرم را در مورد کارش بخواهد. این آغاز دوستی ما بود. هم در شعر هم درباره‌ی شعر و هم در نقد شعر. از من خواست تا بر کتابش مقدمه‌ای بنویسم. سپس در نشریه‌ی بازار رشت به گفت وگو درباره شعر نشستیم. کنجکاو و جنگنده و ناآرام بود. اما به‌زودی از فتح دنیا دست کشید و گوشه عزلت اختیار کرد. مادرش تلفنی از من خواست که سری به پسرش بزنم که زدم. غرق در حافظ و مولانا شده بود؛ بریده از جهان و آغاز کننده به عادت زیستن در اتاقی که دشت را شرمنده می‌کرد. احوالش را که پرسیدم فقط نگاهم کرد و گفت: «از خلاف آمد عادت بطلب کام که من / کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم.»

علیرضا بهنام بیانیه کانون نویسندگان ایران را خواند که در آن از شاهرخ‌تاش به عنوان عضو دیرین این کانون و صاحب پنج مجموعه شعر از جمله «خواب‌های فلزی» و «شهر دشوار حنجره‌ها» یاد شد.

در ادامه، پیام‌هایی از خانواده‌ی او، سیما و ساسان، از خارج کشور خوانده شد. امین مرادی شعری خواند که در آن مرگ شاعر را نه یک واقعه، بلکه روایتی تاریک از زمانه دانست: «شاعر ایرانی نمی‌میرد، کشته می‌شود؛ از تنهایی، از بی‌سقفی، از بی‌مهری تاریخ.»

اعظم کیان‌افراز، از نزدیکان شاعر، گفت: «شاهرخ‌تاش وارسته زیست. درویش‌وار، بی‌ادعا. سال‌ها گم بود؛ چنان‌که برخی گمان می‌بردند مرده است. اما لبخندش زنده بود، حتی در واپسین دیدار.»

در پایان، از همراهی بی‌ادعای احمدرضا روحانی، از دراویش گنابادی، و دیگرانی که در سال‌های پایانی زندگی، او را پشتیبانی کردند، قدردانی شد.

۵۷۵۷

Picture of هاریکا

هاریکا

هاریکا، به‌عنوان مجله‌ای نوآوری و مدرن در دنیای تکنولوژی، فعالیت خود را با هدف ارائه دقیق‌ترین و به‌روزترین اخبار، تحلیل‌ها و بررسی‌های فناوری آغاز کرده است. ما باور داریم که تکنولوژی فراتر از یک ابزار است؛ این یک سبک زندگی است که هر روز، جنبه‌های مختلف زندگی ما را دگرگون می‌کند. هاریکا، از ترکیب شور و تخصص در دنیای دیجیتال متولد شده است. تیم ما شامل گروهی از نویسندگان، تحلیل‌گران و علاقه‌مندان به فناوری است که هدفشان ارائه محتوایی جذاب، قابل اعتماد و کاربرپسند به شماست.

مقالات مرتبط

سروده‌ای از احمدرضا درویش برای ایران

احمدرضا درویش دل‌نوشته‌ای را برای ایران و هر آن‌کسی که دلش برای…

کتاب‌سوزی‌های فاشیستی – هاریکا

سفارت ایران در آلمان، به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به مرکز مطالعات…

نگران و غمگینم برای روزهای سخت مردم ایران

ضیاء قاسمی با بازنشر شعر خود درباره ایران نوشته است: این روزها…

محکومیت تجاوز به ایران از سوی ۱۰۰ هنرمند پیشکسوت

موسسه هنرمندان پیشکسوت و جمعی از اعضای این موسسه با امضای بیانیه…

حضور باشکوه در راهپیمایی غدیر در بحبوحه جنگ مستقیم اسرائیل با ایران،

روزنامه‌نگار تلویزیونی، مستندساز و گوینده اخبار آمریکایی ـ ایرانی عنوان کرد: در…

فریاد ایستادگی و امید به پیروزی حق علیه باطل را در فضای حقیقی و مجازی

معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تمامی خادمان…

پویش رسانه‌ای «دفاع از کیان میهن» راه‌اندازی شد

به دنبال تجاوز جنایت‌بار رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، پویشی…

یلدا ابتهاج: مهر وطن کار وفاداران است

به گزارش خبرگزاری هاریکا، یلدا ابتهاج، فرزند شاعر پیشکسوت؛ هوشنگ ابتهاج در…

ضرورت مقابله هوشمندانه با تحریف واقعیت‌ها در فضای مجازی

به گزارش خبرگزاری هاریکا، در بیانیه اتحادیه تولیدکنندگان محتوا آمده است: اعضای…

حسین پاکدل: هستی، باش، نبودی، یک بود بدهکاری! 

به گزارش خبرگزاری هاریکا، حسین پاکدل، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، مجری و…

رجزخوانی یک زن بر ویرانه خانه‌اش پس از بمباران + فیلم

در شرایط خاص است که مردم عادی اقدامات و واکنش‌هایی قهرمانانه از…

این صدا خاموش نخواهد شد

اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با صدور بیانیه‌ای، ضمن محکوم‌کردن حمله اخیر…