خبرگزاری هاریکا گزارش میدهد که پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، موضوع «لزوم تقویت وحدت و انسجام ملی» بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این نیاز به وحدت در حوزههای مختلف بهویژه هنر نیز نمود یافته و مسیرهای ویژهای برای تحقق آن وجود دارد.
ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر، در گفتگو با هاریکا، راهکار عملی برای تقویت انسجام ملی را در بازنگری خطوط قرمز فرهنگی میداند. او تاکید کرد: «مردم ایران همیشه توانستهاند وفاق و همدلی را حفظ کنند، اما اکنون این مسئولین هستند که باید بازنگری جدی در خطوط قرمز حوزه فرهنگ و هنر انجام دهند. منظور من حذف این خطوط نیست، بلکه جابهجایی و اصلاح محل ترسیم آنهاست؛ اقدامی که تنها از عهده متولیان و سکانداران فرهنگی برمیآید و نقش مهمی در تقویت وحدت ملی دارد.»
آقاخانی با اشاره به ذات وجودی وحدت و انسجام در جامعه ایرانی گفت: «جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران به ما یادآوری کرد که ایران برای همه اهمیت غیرقابل انکاری دارد. هنرمندان و فرهنگیان در این مقطع با تمام توان خود، هم در تولید محتوا و هم در میدان عمل، به وظیفه خود عمل کردند. من شخصاً مشغول بازی در سریال «مهمانکُشی» بودم که روایت مأموریت مسلم بن عقیل به کوفه پیش از عاشورا است و در ایام محرم از شبکه یک پخش خواهد شد.»
او افزود: «تعطیلی پروژهها به دلیل ناامنیهای مقطعی، زحمات یکساله صدها نفر را از بین میبرد و مخاطبان را محروم میسازد. ما تلاش کردیم زندگی به روال عادی خود ادامه دهد و اینجاست که ورود مسئولان فرهنگی برای بازنگری و حمایت، ضرورت مییابد.»
آنهایی که اصرار به کار کردن تحت هر شرایطی دارند؛ با بگذار و بردارهای گوناگون، با گرفتاریهای متعدد و حتی با جنگیدن با خط قرمزها، صد البته که با منشی فرهنگی، در حال حاضر میتوانند سربازان کارآمد جبهه فرهنگی باشند. ما باید مرزبندیها را برداریم و این جایزه را به مردمی که ثابت کردهاند پای کشور خود هستند بدهیم تا اینقدر درگیر بایدها و نبایدهای دستوپاگیر نباشند و بتوانند تولید محتوا کنند
این نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر و بازیگر، با تاکید بر این که «آنچه مسئولین امر و سکانداران فرهنگی باید بدانند این است که خطقرمزها نیازمند اصلاح است» ادامه داد: «همچنین، خطکشی و مرزبندی میان خودی و ناخودی نیازمند اصلاح است. اساسا تعریف خودی و ناخودی، تعریفی اشتباه است. چراکه هنرمند غیرخودی و ناخودی وجود ندارد. درواقع کسی که در ایرانِ این روزگار، مسئول تولید محتوای فرهنگی است قطعا هنرمند خودی است. چراکه او در حال تولید محتوای فرهنگی برای ایرانِ این روزها در شرایطی است که بر آن اشراف کامل دارد. این بدان معناست که او دلش برای ایران میتپد. همین تپیدن دل از نظر من میتواند مقیاسی باشد تا دریابیم چه کسانی میتوانند در میانه گود کمکحال ما باشند. شما کسانی را که دائم در حال تولید محتوای فرهنگی و درگیر خط قرمزها هستند با کسانی مقایسه کنید که گوشه انزوا اختیار کردهاند و ترجیعبندشان جمله کلیشهای «نمیشود و نمیگذارند کار کنیم» است. آنهایی که اصرار به کار کردن تحت هر شرایطی دارند؛ با بگذار و بردارهای گوناگون، با گرفتاریهای متعدد و حتی با جنگیدن با خط قرمزها، صد البته که با منشی فرهنگی، در حال حاضر میتوانند سربازان کارآمد جبهه فرهنگی باشند. ما باید مرزبندیها را برداریم و این جایزه را به مردمی که ثابت کردهاند پای کشور خود هستند بدهیم تا اینقدر درگیر بایدها و نبایدهای دستوپاگیر نباشند و بتوانند تولید محتوا کنند. سلائق و علائق مختلف باید به میانه میدان بیایند، همانطور که آمدند و با مشت گره کرده از این گفتند که هیچ دشمن بیرونی حق ندارد به کشور ما تعرض کند. درواقع ما با وجود تمام اختلاف سلیقهها، این شعار را با ادبیات متفاوت اما با محتوایی یکسان تقریبا از زبان همه شنیدیم. این مردم حقیقتا پرستیدنیاند؛ مردمی که با وجود این همه اختلاف سلیقه در درون کشور، ناگهان در بزنگاهی سینه سپر میکنند حتی به کلام. مردمی که میآیند و میگویند اینجا سرزمین ماست و هیچکس حق تعرض به آن را ندارد.»
آقاخانی در پایان با تاکید بر این که وظیفه ما به عنوان هنرمندان و فرهنگیان معلوم است، افزود: «ما، هم وظیفهمان را میدانیم و هم به آن عمل میکنیم اما در حوزه مسئولین فرهنگی معتقدم با بازنگری در نکاتی که عرض کردم باید جذبی حداکثری در حوزه تولید محتوای فرهنگی صورت گیرد.»