بازار بورس تهران بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفته و سیاستهای حمایتی سازمان بورس و بانک مرکزی که توسط فرزین و صیدی ارائه شده بود، نتوانسته بحران بیاعتمادی سهامداران را کاهش دهد. اقدامات این نهادها عمدتاً وعدهوار و واکنشهای دیرهنگام بوده و نهتنها مانع سقوط بازار نشده، بلکه عمق بیاعتمادی را افزایش داده است.
به گزارش سرویس اقتصادی هاریکا، پس از یک روز رشد موقت، شاخص کل بورس در هفته گذشته بیش از ۳۰۰ هزار واحد کاهش یافت که واکنش شدید میلیونها سهامدار را به دنبال داشت. امروز شاخص کل با ریزش بیش از ۵۱ هزار واحد به سطح ۲ میلیون و ۶۵۸ هزار واحد رسید، سطحی که از اسفند سال گذشته تاکنون دیده نشده بود؛ به این معنا که بازار چند ماه به عقب برگشته است.
در معاملات امروز بیش از ۹۳ درصد نمادها در محدوده منفی معامله شدند و تنها ۷ درصد موفق به حفظ ارزش مثبت شدند، وضعیتی که نشاندهنده رکود عمیق و بیاعتمادی در بازار است. همچنین خروج سرمایه حقیقی با شدت ادامه دارد؛ تنها در یک روز ۷۸۳ میلیارد تومان سرمایه از گروههای بانکی، فلزات، سیمان و بیمه خارج شد. ارزش معاملات خرد نیز به ۳۷۰۰ میلیارد تومان کاهش یافته که از این میزان تنها ۲۷۰۰ میلیارد تومان مربوط به سهام است، آماری که تأکید بر رکود شدید بازار دارد.
در چنین شرایطی، تصمیم جدید سازمان بورس برای افزایش دامنه نوسان صندوقهای اهرمی از ۳ به ۴ درصد نیز بیتأثیر بود؛ چرا که صفهای فروش سنگین همچنان پابرجاست. سؤال اینجاست که آیا مسئولان بازار سرمایه هنوز هم نسبت به عمق بحران آگاه نیستند یا صرفاً به راهکارهای نمادین و بیاثر بسنده میکنند؟
سیاستهای حمایتی؛ نسخه تکراری برای بیماری مزمن
اقدام دیگر مسئولان، انتشار بسته حمایتی ۶۰ هزار میلیارد تومانی بود؛ سیاستی که هفته گذشته با تبلیغات گسترده از سوی سازمان بورس و بانک مرکزی معرفی شد، اما در عمل نتوانسته است مانع از ریزش بازار شود. بسیاری از کارشناسان نیز نسبت به اثرگذاری واقعی چنین مداخلاتی ابراز تردید کردهاند.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، در واکنش به این بسته حمایتی به خبرنگار هاریکا گفته بود: تجربه نشان داده این قبیل مداخلات تنها اثر کوتاهمدت دارند و در بلندمدت حتی ممکن است اثرات معکوس برجای بگذارند. مشابه همین اقدام در سال ۱۳۹۹ نیز نهتنها بازار را نجات نداد، بلکه مشکلاتی را برای صندوقهای سرمایهگذاری ایجاد کرد.
وی افزود: در هیچ بازار مالی معتبری در دنیا، دولت با تزریق پول بهدنبال جلوگیری از اصلاح قیمتها نیست. راهکار صحیح، استفاده از ابزارهای حرفهای نظیر مشتقات مالی و آپشنهاست؛ نه مداخلات مستقیم و کوتاهمدت.
بازار بیپشتوانه و تصمیمهای بیحاصل
به نظر می رسد، بازار سهام در حال حاضر با یک بحران ساختاری و عمیق مواجه است؛ بحرانی که با راهحلهای کوتاهمدت، بیبرنامه و غیرکارشناسی قابل حل نیست. تا زمانی که سیاستگذاران بازار سرمایه، به جای اعتمادسازی پایدار، تنها به تسکینهای موقت بسنده کنند، نه تنها شاخص رشد نخواهد کرد، بلکه سهامداران خرد بیش از پیش قربانی این بیثباتی می شوند.