پژوهش جدیدی از دانشکده پزشکی آیکان در مانت ساینای نشان میدهد که مغز زنان و مردان اشتباهات گذشته را به شیوههای متفاوتی پردازش میکند، و این تفاوت میتواند توضیحدهنده نرخ بالاتر افسردگی در زنان و تفاوتهای جنسیتی در تصمیمگیری باشد.
محققان در این مطالعه، که نتایج آن در نشریه Science Advances منتشر شده، نقش یک RNA غیرکدکننده به نام LINC00473 را بررسی کردند. این مولکول، که پیشتر کمتر مورد توجه بود، در زنان تأثیر قابلتوجهی بر مقاومت در برابر افسردگی دارد. این RNA در قشر پیشپیشانی مغز، که مسئول ارتباط بین احساسات و تصمیمگیری است، عملکرد متفاوتی در زنان و مردان نشان میدهد.
طبق یافتهها، زنان و مردان گذشته را بهشکل متفاوتی ارزیابی میکنند. زنان تمایل بیشتری به نشخوار فکری (overthinking) دارند، حسرت فرصتهای ازدسترفته را عمیقتر تجربه میکنند و زمان رها کردن تصمیمات اشتباه را متفاوت تشخیص میدهند. این تفاوتها میتوانند به افزایش دو برابری احتمال افسردگی در زنان نسبت به مردان مرتبط باشند.
تمرکز بر پردازش عصبی و تابآوری
دکتر برایان سوایس، استادیار روانپزشکی و علوم اعصاب و نویسنده ارشد این پژوهش، هدف از این مطالعه را پر کردن شکاف دانش درباره دلایل شیوع بالاتر افسردگی در زنان و نقش نشخوار فکری منفی عنوان کرد. آزمایشها روی مدلهای حیوانی نشان داد که سطح بالاتر LINC00473 در موشهای ماده باعث افزایش انعطافپذیری در تصمیمگیری و حساسیت بیشتر به عوامل احساسی مانند حسرت گذشته میشود. این ویژگیها میتوانند به تابآوری بیشتر در برابر استرس کمک کنند.
در مقابل، این RNA در موشهای نر تأثیر مشابهی نداشت، که نشاندهنده تفاوتهای زیستی در پردازش مغزی بین دو جنس است. این اولین بار است که یک RNA غیرکدکننده بهطور مستقیم با عملکردهای شناختی مرتبط شناخته شده است.
پیامدهای پژوهش برای درمان افسردگی
این یافتهها میتوانند راه را برای توسعه درمانهای هدفمند، مانند داروها یا روشهای تحریک مغزی، هموار کنند که بهویژه برای کاهش علائم افسردگی ناشی از نشخوار فکری در زنان طراحی شوند. همچنین، این مطالعه درک بهتری از تفاوتهای روانشناختی در تابآوری و آسیبپذیری زنان در برابر اختلالات روانی ارائه میدهد.
با توجه به اینکه زنان تقریباً دو برابر مردان به افسردگی مبتلا میشوند، این پژوهش گامی مهم در شناسایی سازوکارهای مغزی و ارائه راهکارهای درمانی شخصیسازیشده محسوب میشود.