روانآزاران و افراد خودشیفته بیشتر از هوش مصنوعی برای تقلب استفاده میکنند
آیا ویژگیهای شخصیتی بر نحوه استفاده افراد از هوش مصنوعی تأثیر دارد؟
با گسترش ابزارهای هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT، Midjourney و ابزارهای نوشتاری دیگر، بحثها و نگرانیها درباره نحوه استفاده یا سوءاستفاده از این فناوریها نیز افزایش یافتهاند. بر اساس یک مطالعه علمی جدید، مشخص شده است که افراد دارای ویژگیهای شخصیتی تاریک (Dark Triad) تمایل بیشتری به استفاده غیرقانونی از هوش مصنوعی برای انجام تکالیف و پروژههای دانشگاهی دارند.
این ویژگیها شامل روانآزاری (Psychopathy)، خودشیفتگی (Narcissism) و ماکیاولیسم (Machiavellianism) هستند که در علم روانشناسی با عنوان سهگانه تاریک شخصیتی شناخته میشوند.
مطالعهای تازه درباره دانشجویان چینی و استفاده از هوش مصنوعی
یافتههای نگرانکننده از یک تحقیق روانشناسی اجتماعی
تیمی از روانشناسان کرهای با مطالعه روی ۵۰۴ دانشجوی هنر در چین دریافتند که افرادی با امتیاز بالا در شاخصهای سهگانه تاریک، بیشتر از بقیه تمایل دارند از ابزارهای هوش مصنوعی برای تقلب تحصیلی استفاده کنند. این ابزارها شامل پلتفرمهای تولید محتوا، نگارش متون علمی، طراحی گرافیکی و پاسخگویی به سوالات هستند.
اضطراب تحصیلی، اهمالکاری و شخصیتهای تاریک: ترکیب خطرناک!
چرا برخی دانشجویان برای تقلب سراغ هوش مصنوعی میروند؟
محققان در این پژوهش متوجه شدند که ارتباط مستقیمی میان شخصیتهای تاریک، اضطراب تحصیلی و اهمالکاری وجود دارد. این ویژگیها معمولاً منجر به استرس، عقبانداختن تکالیف و نهایتاً تمایل به استفاده از میانبرهایی مانند هوش مصنوعی برای فرار از فشارها میشود.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در این روند، مادیگرایی است. دانشجویانی که بیشتر در پی دریافت جوایز، نمرات بالا یا تحسین دیگران هستند، با احتمال بیشتری از هوش مصنوعی برای تقلب استفاده میکنند.
تقلب با هوش مصنوعی: یک مسئله اخلاقی و دانشگاهی
سوءاستفاده از فناوری، نوعی سرقت ادبی مدرن است
پژوهشگران این رفتار را تحت عنوان “سوءرفتار تحصیلی” طبقهبندی کردهاند؛ مشابه با دروغگویی، جعل و سرقت علمی (Plagiarism). آنها هشدار دادهاند که این پدیده میتواند کیفیت آموزش، اعتبار علمی و اخلاقی افراد را تحت تأثیر قرار دهد.
راهکارهایی برای کاهش تقلب با هوش مصنوعی در دانشگاهها
با توجه به گسترش ابزارهای هوش مصنوعی و استفاده روزافزون از آنها، محققان چند راهکار مؤثر برای کاهش این پدیده در نهادهای آموزشی پیشنهاد میکنند:
۱. بازطراحی برنامههای درسی
استفاده از روشهای ارزیابی خلاقانه، پروژههای تحقیقاتی عمیق، فعالیتهای مشارکتی و سوالاتی که توسط هوش مصنوعی به سادگی قابل پاسخگویی نیستند.
۲. آموزش سواد دیجیتال و اخلاق هوش مصنوعی
دانشگاهها و مدارس باید به دانشجویان آموزش دهند که استفاده نادرست از ابزارهای دیجیتال میتواند تبعات اخلاقی، علمی و حتی حقوقی داشته باشد.
۳. حمایت روانشناختی از دانشجویان
از آنجا که یکی از دلایل اصلی این رفتار، اضطراب و فشار تحصیلی است، ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی به دانشجویان میتواند تأثیر قابل توجهی در کاهش وابستگی به تقلب داشته باشد.
نتیجهگیری: هوش مصنوعی، ابزار است؛ نه راه فرار
هوش مصنوعی میتواند بهعنوان دستیار آموزشی قدرتمند عمل کند، اما استفاده نادرست از آن، بهویژه برای تقلب، نهتنها غیراخلاقی است بلکه به رشد شخصی و علمی فرد نیز آسیب میزند. نهادهای آموزشی، اساتید و دانشجویان باید با هم برای تعریف حدود اخلاقی استفاده از AI تلاش کنند.
این یافتهها در ژورنال معتبر BMC Psychology منتشر شدهاند و بر لزوم بازنگری در رویکردهای آموزشی و روانی در برابر موج فناوریهای نوین تأکید دارند.